شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
ای شهید عدل خود دربیت داوریاعلی ایغمت ازریگ صحراها فزونتر یاعلی
مرد بدرومرد خیبر،مرد احزاب واُحُد از چه بستی چشم و افتادی به بستر یاعلی؟
سفرهها خالیزنان ودیدهها از اشک پر بعد توکی بریتیمان میزند سر،یاعلی؟ تابشویدروی خونین تورا با اشک خویش آمـده بر دیـدنت زهـرای اطهـر،یاعـلی بدترین زخم تو این باشد که این دنیا تو را میکـند با پـور بوسفـیـان برابر،یاعـلی
صبر تو بر حفـظ دین در خانۀ آتشزده سختتر باشد بسی از جنگ خیبر،یاعلی زخمدل را میتوان دیدوبرای آن گریست دیـدن زخـم جـگـر نبوَد مـیـسر یـاعـلی بر سرت یک زخم بود و بردلت آمد مدام لحظه لحظه زخم،روی زخم دیگریاعلی چشم توشد بسته،اما چشمشاندرراه توست حمزه و پیغمبر و زهرا و جعفر یاعلی همچوخون کز برگ برگ نخل میثم میچکد بر تو گرید دیدهها تا صبح محشر یا علی